خودمو خودت | ||
|
هر روز مي روم به مسيري که ديدمت جايي که عاشقانـه به جانم خريدمت جايي که ديدم اي گل زيبا شکفته اي امـا بـراي آنـکه بـمانـي نچـيدمت حتي به جاي اينکه بچينم تو را ز خاک يک عمـر عاشقانـه فقط پـروريدمت يادم نرفته است که چشمان خسته ام افتـاده در نـگاه تـو بودو نـديدمـت يعنـي نديـدم آمده بـاشي براي من اما به چشم آمـده ها مي کشيـدمت ديـوانـه ام کـه بـا هـمة بي وفـائيت یک عمر مي نوشتمت و مي شنيدمت آري بـراي اينکه بـداني چه مي کشم هر روز مي روم به مسيري که ديدمت جايي كه عاشقانه به آتش كشيدي ام جايي كه تا دلم به هوا خواهي ات شكفت دستي دراز كردي واز شاخه چيدي ام تا آمدم زحلقة عشقت رها شوم جذب تو شد نگاهم ودر خود تنيدي ام يارب در اين بهار به پاييز مبتلا اي كاش مرغ عشق نمي آفريدي ام يك عمر زير بار غم بي وفايي ات فرياد مي كشيدم اگر مي شنيدي ام آري براي اينكه ببيني چه مي كشم روزي تو هم بيا به مسيري كه ديدي ام نظر یادت نره ها نظرات شما عزیزان: هانیه
![]() ساعت12:14---1 مهر 1391
درود
این شعر از استاد فرامرز عرب عامریه حتما اسمشونو بزنید ممنون شیما
![]() ساعت13:52---22 مرداد 1391
سلام
عالی بود دو استاد عرب عامری گرم |
|
[ طراحي : قالب سبز ] [ Weblog Themes By : GreenSkin.ir ] |